دبیرستان البرز



حرف‌هایی درگوشی با والدین:

شما نقش اصلی را دارید

شک نیست که والدین، نقشی بسیار مهم و حیاتی در موفقیت داوطلبان کنکوری دارند؛ تا جایی که امسال در گفت و گویی که پیک‌سنجش با رتبه‌های برتر آزمون سراسری سال 97 داشت، همۀ آنهایی که در مصاحبه حضور داشتند، معتقد بودند که نقش والدین، بیشتر از مدرسه و مشاور است. این نقش، به خصوص در ماه‌های پایانی و در تعطیلات نوروز، مهم‌تر و مؤثرتر است. در اینجا به نکاتی مهم که می‌تواند یاور والدین و در نتیجه داوطلبان در این زمینه باشد، اشاره می‌گردد.  

* به توانمندی‌های فرزندتان توجه کنید و از او به‌ همان اندازه انتظار داشته باشید. دقت کنید که فرزندتان را در قیاس با دیگران قرار ندهید؛ چون این مقایسه می‌تواند برای وی آسیب‌ر‌سان باشد.

* در مواقع بحرانی، اضطرابی و روانی، با دانش‌آموز همدلی کنید و از تنش‌ها و دعواهایی که در درون خانواده است و باعث ایجاد استرس در فرزندان می‌شود، دوری کنید.

* با مدرسه فرزندتان ارتباط داشته باشید تا از ضعف‌های وی آگاه شوید  و برای برطرف کردن آنها بکوشید.

* به فرزندتان استرس‌ وارد نکنید و دایم از او نپرسید: خواندی؟ تستت را زدی؟ چند درصد زدی؟ و . در این صورت، همراه با جامعه، که کنکور را غول کرده است، این مساله را بزرگ نشان می‌دهید  و به فرزندتان  اضطراب وارد می‌کنید؛ در حالی‌ که خانواده باید برای آرامش، احساس امنیت و تامین‌ خاطر دانش‌آموز، تلاش کند.

* از جزییات برنامه‌ریزی فرزند خود مطلع باشید و امور زندگی خود را با آن هماهنگ کنید. انجام این کار باعث می‌شود که فرزندتان احساس کند اهمیت و سنگینی کار او را درک می‌کنید.

* تذکر درسی به فرزندتان، برای مدت کوتاهی می‌تواند تاثیر مثبت داشته باشد، اما بعد از گذشت زمان نه چندان زیاد، او نسبت به این تذکرات بی‌تفاوت می‌شود و تا حدی پیش می رود که بعد از مدتی نسبت به تذکرات درسی شما جبهه خواهد گرفت، و این امر، موجب ایجاد بحث و جدل میان شما و فرزندتان خواهد شد.

گفتن جملاتی نظیر «تو که همش داری استراحت می‌کنی» یا «این قدر تلویزیون تماشا نکن» و «بسه دیگه از پشت کامپیوتر بلند شو» تاثیر بسیار بدی روی ذهن فرزند‌‌تان می‌گذارد. توجه داشته باشید که شاید وی برنامه‌اش را انجام داده و حالا وقت استراحتش است.

  پس بهتر است که جلوی این اتفاق را بگیرید و مسؤولیت نظارت  بر کار درسی فرزندتان را به مشاور و کادر مدرسه بسپارید. اگر هر مشکلی وجود دارد، بهتر است که آن را، بدون در جریان گذاشتن فرزندتان، به اطلاع مشاور برسانید و از او بخواهید تا این موضوع را مطرح کند. تا جایی که ممکن است، سعی کنید که درباره کنکور با فرزندتان بحث نکنید. توجه داشته باشید که  پیش از هر چیزی، شما پدر و مادر هستید و باید عشق خود را به فرزندتان هدیه دهید.

* حتی اگر فرزندتان در ارتباط با درس صحبت کرد، سعی کنید که بحث را عوض کنید. این مساله کمک می‌کند تا او از شنیدن مطالبی که گاه از سر محبت گفته می‌شود، به هم نریزد. حتی گفتن جمله «اگر در کنکور قبول نشدی ایراد ندارد و سال بعد دوباره درس بخوان» باعث افزایش استرس و به هم ریختن افکار وی می‌شود.

* در ایام امتحانات با فرزندتان بیشتر مدارا کنید و حتی اگر دیدید که او پرخاشگر شده، آن را به حساب بی‌ادبی وی نگذارید و بدانید که به دلیل فشار امتحانات است؛ در واقع،  گاهی اوقات به خاطر فشارها و استرس‌های کنکور، خلق کنکوری‌ها تنگ و زودرنج و بی‌حوصله می‌شوند. در چنین اوقاتی شایسته است که با محبت و آرامش، آنها را به شرایط معمولی قبلی نزدیک کنید، و اگر با گذشت مدت زمان طولانی، سازش و ملاحظات شما نتیجه نداد و شرایط داوطلب رو به وخامت رفت، حتماً در این زمینه، با یک مشاور یا روان‌شناس م کنید.

* از آینده‌ای که در آن فرزندتان در رشتۀ ایده‌آلی که مورد نظر شما یا خود اوست، پذیرفته نشده است، هیولا نسازید و بدین وسیله، حس ترس و نگرانی  را در او تقویت نکنید. نگذارید تصور کند که دوست داشته شدن و مورد قبول واقع شدن وی، منوط به قبولی او در رشته یا دانشگاه خاصی است.

* والدین باید به خوراک فرزندان کنکوری خود توجه کنند و در وعده‌های غذایی آنها برنج، نان، سیب‌زمینی، لبنیات و به ویژه یک لیوان شیر ولرم را نیز در نظر بگیرند؛ چرا که در برقراری آرامش، نقش مؤثری خواهد داشت. همچنین خوب است که داوطلبان، از مصرف ترشی، ادویه‌جات، سوسیس، همبرگر، کافیین و نوشیدنی گازدار خودداری کرده و به جای آنها از پسته، گردو، بادام، میوه و سبزی استفاده کنند. 

 





زمستان نفس‌های آخر خود را می‌کشد و تا چند هفتۀ دیگر، بهار با حس زیبای حیات و رشد و شکوفایی، از راه می‌رسد؛ بهاری که آغازگر حس شادمانی است؛ آن شادمانی که در بطن طبیعت با رویش گل‌ها، نغمه‌سرایی پرندگان، جوانه زدن درخت‌ها و طبیعتی سرشار از رنگ و بو حس می‌شود.
در این میان، داوطلبان کنکور شاید بیش از هر فرد دیگری نیازمند به شادمانی باشند. شاید بگویید کنکوری و شادمانی؟! اما باید بدانید که شادمانی، یک نیاز حیاتی است و واقعیت این است که همۀ ما دوست داریم که شاد باشیم؛ حتی اگر به ظاهر، آن را نپذیریم؛ در واقع، رؤیاهایمان دربارۀ موفقیت تحصیلی، هدف زندگی و . فقط به این دلیل است که اعتقاد داریم این رؤیاها و دست‌یابی به آنها، ما را شادتر خواهند کرد؛ ضمن آنکه افراد شاد با استعدادتر و در کارشان خلّاق‌تر هستند و در رویارویی با سختی‌ها تاب و توان بیشتری دارند؛ همچنان که سیستم بدنی این افراد، قوی‌تر است و از نظر جسمانی، سالم‌تر هستند.
در کل، می‌توان گفت که افراد شاد، بخش زیادی از وقتشان را به برقراری روابط با خانواده و دوستان و لذت بردن از رابطه با آنها اختصاص می‌دهند. آنها به راحتی به خاطر تمام داشته‌هایشان از پروردگار قدردانی می‌کنند، اغلب در کمک کردن به اطرافیان، پیش قدم می‌شوند، در تصور آینده، خوش‌بینی را پیشه می‌کنند، لذت‌های زندگی را درک می‌کنند و می‌کوشند که در زمان حال زندگی کنند، ورزش، عادت هفتگی یا روزانۀ آنهاست، و می‌کوشند که در رویارویی با چالش‌ها استوار باشند، اما تنها عدۀ کمی از ما می‌دانیم که چگونه می‌توانیم شادتر باشیم.
یکی از بزرگترین موانع در رسیدن به شادمانی این است که بیشتر باورهای ما دربارۀ آنچه شادمانی‌مان را به دنبال دارد، اشتباه است. ما تصور می‌کنیم که شادمانی باید پیدا شود و شادمانی به تغییر شرایطمان بستگی دارد.
ما تصور می‌کنیم که شادمانی، جایی دور از دسترس ما قرار دارد و ما، به شرطی که همه چیز خوب پیش برود، می‌توانیم خود را به آن مکان برسانیم؛ برای مثال، اگر رتبۀ خوبی داشته باشم، اگر دانشگاه خوبی قبول شوم، اگر شغل خوبی داشته باشم و
باید بگوییم که وقتتان را با انتظار کشیدن هدر ندهید. اگر امروز شاد نیستید باید کنترل امور را در دست گیرید و خودتان وارد عمل شوید تا بتوانید فردایی شادتر را برای خود بسازید. شادمانی جایی دور از دسترس ما نیست، بلکه در درون ماست. شادی، طرز فکر ما نسبت به خود و جهان پیرامونمان است؛ پس اگر می‌خواهید فرداهایی شاد را تجربه کنید، تغییر را انتخاب و طرز فکرتان را مدیریت کنید.
باور اشتباه دیگر، همان طور که پیش از این گفتیم، آن است که شادمانی به تغییر شرایطمان بستگی دارد؛ یعنی معتقدیم که: «من انسان شادتری می‌شوم اگر » حقیقت این است که عوامل شادی ما، همواره همراه ماست و این ما هستیم که باید از آن به نفع خود بهره ببریم. اینکه ما صرفاً به یک هدف کوتاه مدت برسیم، موجب خواهد شد که تنها شادمانی زودگذری را تجربه کنیم.
چگونه خود را شاد کنیم؟
هر یک از ما، نیازها، علایق، ارزش‌ها، امکانات و تمایلات خاص خود را داریم که باعث می‌شود به شیوه‌ای خاص شاد شویم.
در کل، شیوه شادی، باید متناسب با سرچشمۀ ناراحتی، نقاط قوت فرد و سبک زندگی وی باشد؛ چون علل ناراحتی و نقاط قوت افراد، بسیار متعدد است و راهکار شادی باید با شیوۀ زندگی فرد تناسب داشته باشد.
در اینجا چند فعالیت شاد را پیشنهاد می‌کنیم که با توجه به شرایطتان، یک یا چند تا از آنها را انتخاب کنید و برای مدتی انجام دهید تا شاهد نتایج قابل توجه آن باشید.
* ابراز قدردانی: نعمت‌ها و داشته‌هایتان را بشمارید یا قدردانی و سپاستان را به یک یا چند نفری که تا کنون به خوبی از آنان تشکر نکرده‌اید، اظهار کنید.
* تمرین خوش‌بینی: در دفترچه‌ای، دربارۀ بهترین آینده‌ای که ممکن است برایتان رقم بخورد، مطلبی بنویسید یا بکوشید که جنبه‌های مثبت هر اتفاق را در آن یادداشت کنید.
* تمرین بخشایش: در دفترچه‌ای، برای بخشودن کسی که به شما آسیب رسانده یا در حقتان بدی کرده است، چند جمله بنویسید و خود را از خشم خالی کنید. خوب است که بعد از نوشتن این چند جمله، آن صفحه را پاره کنید و به دور بریزید و آن را از صفحۀ ذهنتان نیز پاک کنید.
* تعهد به اهداف: یک یا دو هدف مهم و معنادار را انتخاب کنید و وقت و انرژی‌تان را صرف دنبال کردن آنها کنید.
* درک لذت‌های زندگی: از طریق تفکر، نوشتن و تبادل نظر با دیگران، به لذت‌ها و خوشی‌های گذرای زندگی به دقت توجه کنید و از آنها لذت ببرید.
* شرکت در مراسم مذهبی: در مراسم مذهبی و مساجد، بیشتر حاضر شوید و وقت مناسبی را برای نیایش با پروردگارتان انتخاب کنید.
* تمرین مهربانی: در حق دیگران، خواه دوست، خواه بیگانه، خواه مستقیم، خواه غیرمستقیم، خواه اتفاقی و خواه برنامه‌ریزی شده، خوبی کنید.

* مراقبت از جسم: به انجام فعالیت‌های جسمانی، تمرکز و خندیدن، متعهد شوید. 



بارها  شنیده‌ایم که «درک سؤال، نیمی از جواب است»؛ این موضوع واقعیتی غیر قابل انکار است، اما متاسفانه بسیاری از دانش‌آموزان، به ویژه داوطلبان آزمون سراسری، به این نکتۀ مهم بی‌توجه هستند. آنها بدون اینکه سؤال را با دقت و تا انتها بخوانند، به سراغ گزینه‌ها می‌روند و وقتی از آنها می‌پرسیم که چرا سؤال را با دقت نخوانده‌اند، به فرصت کم برای پاسخگویی و وم سرعت عمل اشاره می‌کنند؛ غافل از اینکه با به کارگیری همین شیوۀ اشتباه، بخش قابل توجهی از نمرۀ خود را از دست می‌دهند.

به عنوان یک معلم، بارها شاهد دانش‌آموزانی بوده‌ام که در آزمون‌های آزمایشی یا آزمون‌های داخلی، درصد کمی کسب کرده‌اند. وقتی از دانش‌آموز مورد نظر خواسته‌ام که در مقابل من سؤالی را با صدای بلند بخواند و پاسخ دهد، متوجه شده‌ام که وی دقت لازم را در خواندن سؤال ندارد، و وقتی ایراد او را متذکر شده‌ام، مصرّانه معتقد بوده که با استفاده از همین روش هم می‌تواند پاسخگو سؤالات باشد، یا چون با صدای بلند خوانده، اشتباه کرده است؛ اما واقعیت این است که تعداد قابل توجهی از دانش‌آموزان به سؤال و نکته کلیدی آن توجه و دقت لازم را ندارند و در نتیجه یا اصلاً متوجه سؤال نمی‌شوند و به بی‌راهه می‌روند و یا مجبور می‌شوند که چند بار گزینه‌ها را بخوانند تا بتوانند به پاسخ صحیح برسند.

اما یک سؤال را چگونه باید خواند و به چه نکاتی باید توجه کرد تا بتوان سریع‌تر به پاسخ صحیح رسید؟

* هنگام خواندن سؤال آرامش داشته باشید و همیشه سعی کنید که متن سؤال را با دقت و آرامش تمام بخوانید تا بفهمید که سؤال از شما چه خواسته است؛ زیرا با فهمیدن متن سؤال و دقت در آنچه از شما خواسته شده است، به نیمی از پاسخ دست یافته‌اید.

* به نکته‌های کلیدی سؤال دقت کنید. در هنگام خواندن سؤالات به کلمات کلیدی توجه کنید و زیر آنها را خط بکشید؛ مثلاً به کلماتی مانند: همه، هیچ یک، همیشه، هرگز، بزرگترین، درست‌ترین، نادرست‌ترین، کمترین، بیشترین، بجز و . در متن سؤال توجه کنید. اینها کلماتی هستند که می‌توانند معنی تست را عوض کنند؛ پس ابتدا آنها را مشخص کنید و سپس تست را پاسخ دهید.

* به سؤال‌های منفی در منفی دقت کنید؛ گاه طراح سؤال متن سؤال را منفی در منفی طرح می‌کند؛ برای مثال، گفته می‌شود که همۀ گزینه‌ها بجز . صحیح نیست. توجه به این سؤال‌های منفی در منفی، که به خصوص در درس ادبیات به وفور دیده می‌شود، اهمیت بسیاری دارد .

* از طولانی بودن سؤال نترسید و با دیدن صورت طولانی یک تست، از حل آن منصرف نشوید. بسیاری از تست‌هایی که ظاهری طولانی دارند، دارای راه حل ساده‌ای هستند و با کمی دقت می‌توان آنها را حل کرد.

* وقت خود را صرف سؤال‌هایی که نمی‌فهمید، نکنید. با توجه به اینکه ارزش سؤال‌های یک درس یکسان است و اگر شما به سؤال آسان پاسخ دهید یا پاسخگوی سؤال سخت باشید، تفاوتی در درصد و تراز شما ایجاد نخواهد شد، درست آن است که وقت خود را صرف پاسخگویی به سؤال‌های سخت یا سؤال‌هایی که متوجه مفهوم آنها نمی‌شوید، نکنید. خوب است بدانید که حتی رتبۀ یک آزمون سراسری هر سال نیز به تعدادی از سؤال‌ها پاسخ نمی‌دهد؛ بلکه در پاسخگویی به سؤال‌های یک درس، در کل، وضعیت بهتری نسبت به سایر داوطلبان دارد؛ پس روی یک سؤال بیش از حد تمرکز نکنید، چون این مساله باعث می‌شود که شما به مرورِ همۀ سؤال‌های یک درس نرسید؛ سؤال‌هایی که امکان دارد ساده باشند و شما به خوبی از پسِ پاسخگویی به آنها برآیید.

* از یک سؤال به سؤال دیگر نپرید. در مقابل داوطلبانی که روی یک سؤال بیش از حد تمرکز می‌کنند، برخی از داوطلبان، هنوز یک سؤال را به طور کامل و دقیق نخوانده، به سراغ سؤال دیگر می‌روند؛ زیرا می‌ترسند که زمان کم بیاورند! در نهایت نیز  از یک سؤال به سراغ سؤال بعدی و از یک درس به سراغ درس بعدی می‌روند، و چون نمی‌توانند تمرکز لازم را داشته باشتد، توان پاسخگویی به سؤال‌ها را ندارند. برای جلوگیری از این مشکل، در حال حاضر باید با تست زدن‌های مکرر، زمان پاسخگویی به سؤال‌های هر درس را در ذهن داشته باشید و در همان محدوده برای هر سؤال وقت بگذارید و بعد از پایان زمان پاسخگویی به هر سؤال، سراغ سؤال بعدی بروید (زمان پاسخگویی به هر سؤال ادبیات 43 ثانیه، معارف اسلامی 41 ثانیه، عربی و زبان 48 ثانیه، ریاضی 94 ثانیه برای داوطلبان گروه آزمایشی علوم تجربی و حدود 93 ثانیه برای داوطلبان گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی، زمین‌شناسی 48 ثانیه، زیست‌شناسی 42 ثانیه، فیزیک 74 ثانیه، و شیمی 60 ثانیه است).

* حواستان به نمرۀ منفی باشد. تعدادی از داوطلبان، بدون داشتن دانش کافی و مطالعۀ دقیق سؤال، به همۀ سؤال‌ها پاسخ می‌دهند و در نتیجه نمرۀ منفی کسب می‌کنند. این بدان خاطر است که به سؤالی پاسخ اشتباه می‌دهند و علاوه بر آنکه نمره آن را کسب نمی‌کنند، یک سوم نمره خود را نیز از دست می‌دهند. گفتن جملاتی مثل اینکه «نمی‌توانم سؤالی را بی‌پاسخ رها کنم» یا «پیش خودم می‌گویم شاید انتخابم درست باشد و بعداً پشیمان شوم که چرا به این سؤال پاسخ ندادم» اشتباه محض است و موجب خواهد شد که در نهایت، رتبه‌ای بسیار بدتر از پیش‌بینی و انتظارتان کسب کنید. 

 


دبیران محترم فیزیک به کمک این فایل ها می توانید در طرح سوال از شکل ها استفاده کنید که قابلیت تغییر هم دارند.

دریافت فایل الکتریسیته ساکن
حجم: 166 کیلوبایت

دریافت شکل های ترمودینامیک
حجم: 948 کیلوبایت

دریافت شکل های مغناطیس
حجم: 1.26 مگابایت

دریافت مدار های الکتریکی
حجم: 880 کیلوبایت

دریافت مکانیک
حجم: 355 کیلوبایت

دریافت نور
حجم: 74.5 کیلوبایت


دانلود سوالات شبه نهایی دوازدهم تجربی

دریافت سوال شبه نهایی دینی تجربی
حجم: 300 کیلوبایت

دریافت سوال شبه نهایی زیست شناسی
حجم: 202 کیلوبایت

دریافت فیزیک تجربی
حجم: 296 کیلوبایت

دریافت سوال ریاضی تجربی
حجم: 189 کیلوبایت

دریافت سوال و فایل صوتی زبان
حجم: 4.56 مگابایت



در جلسۀ آزمون چه کنیم؟
* پیش از خروج از منزل، مطمین شوید که وسایل مورد نیاز خود مثل: مداد، خودکار، ساعت و . را به همراه دارید. با انجام این کار، همه چیز در دسترس شما خواهد بود و ضمن ایجاد آرامش در شما، موجب خواهد شد که نیازی به قرض گرفتن وسایل از دیگران نداشته باشید.
* با گام‌های آهسته و بدون عجله کردن به مدرسه بروید و به محل برگزاری امتحان داخل شوید.
* «من آماده‌ام.» این جمله را هنگام ورود به جلسۀ امتحان به خود یادآوری کنید و از افکار منفی و افرادی که به شما انرژی منفی می‌دهند، دوری کنید. شما تمام توان خود را برای آمادگی لازم در دروس خود به کار گرفته‌اید و حتی اگر هم این‌گونه نبوده است، اکنون دیگر وقت فکر کردن به گذشته و حسرت خوردن نیست، بلکه باید همۀ توان خود را برای استفاده و بهره برداری از دانسته‌هایتان به کار گیرید.
* اگر چیزی را فراموش کرده‌اید، سر جلسۀ آزمون و قبل از شروع امتحان، از کسی سؤال نکنید. انجام این کار، بیشتر باعث افزایش اضطراب شما می‌شود، و اگر هم مطلب مورد نظر را به خاطر بیاورید یا فرابگیرید، به احتمال زیاد، به دلیل افزایش اضطراب، موجب فراموشی نکته‌های دیگری که در خاطر شما بوده است، خواهد شد.
* نگاه کردن به دیگر دانش‌آموزان و نحوه عملکرد آنان (مثلاً دیدن دانش‌آموزی که تند تند می‌نویسد)، می‌تواند موجب بروز اضطراب زیادی در حین امتحان در شما شود؛ بنابراین، تمام توجه خود را روی ورقه امتحانی‌تان متمرکز نمایید تا آرامش بیشتری داشته باشید.
* سر جلسه امتحان، وقت کافی دارید؛ پس خوب دقت کنید که با توجه به بارم هر سؤال، به اندازه کافی راه حل هر مساله یا پرسش را بنویسید. ضمناً از محاسبات ذهنی و میان‌برهای کنکوری هم جداً بپرهیزید!
* پاسخگویی به سؤالات امتحان را با نام خدا آغاز کنید و با توکل به پروردگار، آرامشی شگفت‌انگیز را تجربه کنید.
* در ابتدا نگاهی گذرا به سؤالات بیندازید (حدوداً 10 درصد از وقت خود را برای انجام این کار صرف کنید) و سپس کلمات کلیدی را در سؤالات مشخص کنید و برای پاسخ دادن به آنها زمان‌بندی کنید، و در حالی‌که سؤالات را می‌‌خوانید، نکاتی را که به ذهنتان می‌‌رسد و می‌‌تواند مفید باشد، در کنار آنها یادداشت کنید.
* برای پاسخگویی به سؤالات، از یک برنامه منظم پیروی کنید و ابتدا به سؤالات ساده‌تر پاسخ دهید. انجام این کار، احساس تسلط شما بر پرسش‌ها را افزایش و اضطرابتان را کاهش می‌دهد. همچنین اگر ابتدا روی هر سؤالی تمرکز کنید، ممکن است به سؤال‌هایی که پاسخ آنها را در خاطر دارید، نرسید و زمانتان را برای پاسخگویی به این گروه از سؤالات، از دست بدهید. ضمناً در نظر داشته باشید که تداعی‌های ناشی از پاسخ به سؤال‌هایی که پاسخ آنها را بلد هستید، باعث می‌شود که مطالب بیشتری را به یاد آورید و در نتیجه، امکان اینکه جواب سؤال‌های دیگر را بیابید، در شما افزایش می‌یابد. در مرحلۀ بعد، سراغ سؤال‌هایی بروید که بارم بیشتری دارند و سپس، به ترتیب، به سؤالاتی پاسخ دهید که: مشکل‌تر هستند، جواب دادن به آنها وقت بیشتری می‌‌گیرد و بارم کمتری دارند.
* اگر پاسخ سؤالی را نمی‌دانید، هرگز آن روی سؤال توقف نکنید؛ چون  انجام این کار، موجب هدر رفتن وقت شما می‌شود.
* دقت داشته باشید که هر سؤال از شما چه می‌خواهد. در این مورد به کلمات راهنما در هر سؤال توجه کنید. این کلمات به طور معمول عبارتند از: نام ببرید، تعریف کنید، محاسبه کنید، مقایسه کنید، فهرست کنید، تحلیل کنید، اثبات کنید، بحث کنید و
* در سؤال‌های تستی، به دنبال کلمات کلیدی سؤال مثل: بجز ، تمام ، بعضی ، اکثر و همین طور منفی بودن سؤال  باشید. همچنین اول همۀ  گزینه‌ها را بخوانید و سپس به این‌گونه سؤال‌ها پاسخ دهید.
* در سؤال‌هایی که باید جای خالی را تکمیل کنید، دقت داشته باشید که جوابتان منطقی بوده و از نظر دستوری، با ساختار جمله، هماهنگی داشته باشد.
* برای پاسخ به سؤال‌های عددی و مساله‌ای، هر مرحله از راه حل و جواب نهایی را مشخص کنید.
* در سؤال‌های تشریحی، ابتدا مطمین شوید که پرسش را با دقت خوانده‌اید (بعضی از شما عزیزان هنوز سؤال را تا انتها نخوانده به فکر پاسخگویی به آن هستید!) و سپس زیر واژه‌های اصلی سؤال را خط بکشید و پس از آن، خود را به جای تصحیح کنندۀ ورقه بگذارید و بهترین و دقیق‌ترین جواب را به هر پرسش بدهید؛ جوابی که هر تصحیح کننده‌ای به آن نمرۀ کامل می‌دهد.
* اگر در جلسه امتحان، دچار آشفتگی و اضطراب شدید، از تکنیک‌های وقفه آزمون استفاده کنید؛ بدین ترتیب که برای چند دقیقه امتحان را رها کنید و پای خود را کف زمین گذاشته و ستون فقراتتان را کاملاً عمودی و صاف نگه دارید؛ سپس نفس عمیق بکشید، آن را چند ثانیه نگه دارید و بعد به طور کامل آرام بیرون دهید و تا سه بار  این عمل را تکرار کنید.
* اگر زودتر از موعد، به پرسش‌ها پاسخ داده‌اید، در برابر وسوسۀ ترک محل امتحان، مقاومت کنید و از وقت باقی‌ماندة خود، برای بازبینی جواب‌هایتان استفاده کنید؛ حتی سر برگ امتحانی خود را هم بازبینی کنید تا از نوشتن نام و مشخصاتتان مطمین شوید. در امتحانات نهایی، موقع تصحیح، سر برگ از ورقه امتحانی جدا می‌شود؛ بنابراین، دقت کنید که در بخش سر برگ (رو و پشت برگه) چیزی ننویسید؛ چون تصحیح نمی‌گردد. همچنین پیش از تحویل برگه‌تان،  اشتباهات دستوری و غلط‌های املایی خود را رفع کنید.
* بدانید که همیشه، نوشتن یک پاسخ ضعیف و ناقص، بهتر از هیچ است.
* در امتحانات نهایی، همراه داشتن موبایل، ام‌پی‌تری‌پلیر، هندزفری و هرگونه وسایل الکترونیکی (خاموش یا روشن)، فراهم کردن شرایط به منظور استفاده سایر دانشجویان از پاسخنامه خود یا کمک به دیگران برای پاسخگویی به سؤالات، مانند: استفاده از حرکات دست و پا در امتحانات چند ‌گزینه‌ای، همراه داشتن کتاب، جزوه، یادداشت و جابجا کردن اوراق امتحانی و نوشتن اسم غیرواقعی روی پاسخنامه، تخلف محسوب می‌شود. دانش‌آموزان باید توجه داشته باشند که اگر فردی سر جلسه امتحان تقلب کند، نمره صفر دریافت می‌کند و از آن امتحان محروم خواهد شد؛ اما اگر مشخص شود که فردی به صورت مکرر اقدام به تقلب کرده است، از تمام امتحانات حذف خواهد شد.

 * همیشه بعد از اتمام امتحان، وقت خود را روی آمادگی برای امتحان بعدی بگذارید و از ناراحت بودن برای امتحان داده شده، جداً خودداری کنید. 


ا حال از آنجا که از امروز تا آزمون سراسری 1398 که در روزهای 13 و 14 تیرماه برگزار می‌گردد، حداقل 12 روز باقی‌مانده است و همچنین با توجه به این شرایط ویژه‌ زمانی برای داوطلبان آزمون سراسری سال جاری، شایسته دانستیم مواردی را که رعایت آنها در روزهای باقی‌مانده تا «کنکور» از سوی داوطلبان این آزمون، راه‌های رسیدن به موفقیت را برای آنها هموارتر می‌سازد، در این ستون در شماره پیشِ‌رو و دو شماره آینده به طور فهرست‌وار بیان کنیم؛ با این توضیح که این موارد، تمام مواردی نیستند که عمل به آنها برای کسب موفقیت در آزمون سراسری لازم به نظر می‌رسد، و البته هر یک از شما داوطلبان گرامی نیز می‌توانید موارد دیگری را در این زمینه، که از نزدیک با آنها برخورد کرده‌اید، به موارد ذیل اضافه کنید:

در این روزهای آخر و فرصت‌های پایانی، دیگر زمانی برای آغاز مطالعه هیچ درسی نیست؛ بلکه باید در این ایام، تنها به مرور نکات کلیدی هر یک از دروس و جمع‌بندی آنها پرداخت. جمع‌بندی مطالب، زمانی مثمر ثمر هست که ما همه دروس را خوانده و در این روزها تنها قصد مرور آنها را داشته باشیم تا از یادگیری کامل آن دروس اطمینان حاصل کنیم.
در جمع‌بندی دروس، بهتر است مواردی که در ذیل می‌آید رعایت شود:
1- مرور درس‌های مطالعه شده.
2- مرور آخرین نکات مهم و کلیدی هر درس که آنها را به صورت جداگانه یادداشت کرده‌ایم.
3- جبران ضعف‌ها  وکاستی‌های آزمون و مطالعه و بازخوانی آن دسته از مطالبی که به پرسش‌های مربوط به آنها پاسخ نداده یا پاسخ نادرست داده‌ایم.
4- هرگز روش مطالعه خود را در این مرحله تغییر ندهید؛ به عبارت دیگر، به همان‌ صورتی که تا به حال مطالعه کرده و به آن شیوه خو گرفته‌اید، مطالعه خود را ادامه دهید؛ زیرا در این زمان، دیگر فرصتی برای آزمودن سایر روش‌های مطالعه باقی نمانده است.
5- به هیچ وجه از ساعات خواب خود در این ایام، کم نکنید؛ چون کاستن از ساعات خواب، بازده مطالعه و کیفیت یادگیری شما را به صورت قابل توجهی کاهش می‌دهد.
6- برنامه غذایی منظمی در این روزها برای خود تدارک ببینید و از غذاهای سالم، تازه و پرانرژی استفاده کنید، و در عین حال پرخوری هم نکنید.
7- مطالعه خود را از یک ساعت مشخص شروع و در یک ساعت مشخص تمام کنید.
8- نگرش کلی خود را درباره آزمون سراسری و سؤالاتی که برای پاسخگویی در این آزمون به شما ارایه خواهند داد، با خوشبینی واقع‌نگرانه‌ای همراه کنید و در مجموع درباره آن مثبت‌اندیش باشید. مطمین باشید که داشتن نگرش بدبینانه درباره آزمون سراسری، تاثیر خوشایندی بر آزمون شما و چگونگی به انجام رساندن آن نخواهد گذاشت.
9- آرامش خود را حفظ کنید و در این باره به موارد ذیل توجه کنید:
الف - در همه حالات و لحظات خود، به خصوص در این روزهای نزدیک به آزمون سراسری، توکل به پروردگار لایزال را، که بهترین آرامش دهنده ما و سرفصل همه خوبی‌هاست، فراموش نکنید و همواره از او یاری بخواهید و برای حل مشکلات و برطرف نمودن کاستی‌ها و ناخوشی‌ها به او پناه ببرید.
ب - حفظ آرامش درونی از سوی داوطلب و اطرافیان وی، به ویژه والدین، مهم‌ترین چیزی است که در این روزها بسیار حیاتی و سرنوشت ساز است.
پ - در این روزهای آخر قبل از برگزاری آزمون، برای حفظ آرامش درونی، باید از درگیر شدن با هرگونه مسایل هیجانی، که در زندگی امروزین هر یک از ما کم و بیش به چشم می‌خورد، حتی‌الامکان خودداری کرد. آگاه باشید داوطلبانی که با تن و روانی خسته و رنجور و خاطری پریشان در آزمون سراسری حضور می‌یابند، هر چند که از آمادگی درسی و علمی بالایی نیز برخوردار باشند، نمی‌توانند به خوبی از ذخیره‌های ذهنی‌شان در این چند ساعت (آزمون سراسری) استفاده نمایند، و به نتیجه مطلوبی که در انتظار آن به سر می‌برند نخواهند رسید.
10- پرداختن به ورزش و تفریح در این ایام، از دیگر نکات مهمی است که لازم به نظر می‌رسد؛ بنابراین، نکات ذیل را درباره ورزش و تفریح در این روزها به خاطر داشته باشید:
الف - پرداختن بیش از اندازه به ورزش و تفریح و همچنین دوری کامل داوطلب از این دو مقوله در این ایام، هر دو به یک اندازه اشتباه است؛ پس حفظ تعادل را در انجام این موارد از یاد نبرید.
ب - در این فرصت، برای حفظ شادابی و نشاط و بالا بردن روحیه خود، بهتر است که به انجام ورزش‌های مناسب و قابل دسترسی، مانند: پیاده‌روی در یک فضای مناسب چون پار‌ک‌ها و بوستان‌های شهری یا باغات روستایی، دوچرخه‌سواری، شنا، و بازی‌های مورد علاقه خود، مانند: تنیس روی میز، فوتبال، والیبال، شطرنج و . بپردازید و بدین ترتیب، تن و روانتان را شاداب و پرنشاط ساخته و خود را برای حضوری شکوهمند در این مسابقه بزرگ کشوری آماده کنید.
پ - اختصاص حداکثر دو تا سه ساعت در هر شبانه‌روز برای انجام ورزش‌هایی که در بند پیش از آنها صحبت شد، مناسب به نظر می‌رسد؛ در هر صورت، میانه‌‌روی در انجام این کار و هر کار دیگری را فراموش نکنید.

در آزمون سراسری و سایر آزمون‌های مهم زندگی‌تان موفق باشید 




کنکوری که باشی، انتظار داری همۀ امکانات برایت مهیا باشد، انتظار داری که کتاب‌های درسی و کمک آموزشی مورد نیاز، دبیر توانمند و مدرسه‌ای خوب و خانه‌ای آرام و با شرایطی مناسب  برای درس خواندن داشته باشی تا بتوانی در این رقابت علمی با آمادگی کامل شرکت کنی و موفق گردی؛ اما امسال با شروع تعطیلات نوروزی، عده‌ای از داوطلبان آزمون سراسری از حداقل این امکانات نیز بی‌بهره ماندند. هجوم سیل و نابودی خانه و سرپناه تعدادی از هم وطنانمان، باعث شد که علاوه بر فشار روحی بسیار روی داوطلبان این مناطق، برخی از آنها حتی از حداقل امکانات لازم نیز، بی‌بهره بمانند؛ تا جایی که حتی کتاب درسی مورد نیاز را برای مطالعه نداشته باشند.
با این همه، مشخص است که داوطلبان این مناطق از کشورمان، لازم است که آمادگی روحی لازم را برای شرکت در آزمون سراسری و همچنین امکان مطالعۀ کتاب‌های درسی خود داشته باشند تا بتوانند در این آزمون مهم و سرنوشت‌ساز شرکت کنند. در این مقاله، راهکارهایی برای آمادگی هر چه بیشتر این دسته از عزیزان ارایه می‌شود.
خشمگین نباشید
یکی از بزرگترین موانع درس خواندن داوطلبانی که در دوران آمادگی برای آزمون سراسری دچار مشکل و مصیبت بزرگی می‌شوند، این است که از شرایط موجود خشمگین هستند و حاضر نیستند که شرایط و وضعیت خود را بپذیرند؛ در نتیجه، نمی‌توانند با توجه به شرایط موجود، بهترین راهکار را بیابند. این دسته از عزیزان باید توجه داشته باشند که هر چند اظهار ناراحتی و خشم در روزهای اول، یک حادثه طبیعی است، اما بعد از گذشت مدتی، احساسات برانگیخته هیچ کمکی به فرد نمی‌کند و فقط فرد را در گذشته نگه می‌دارد و موجب می‌شود که وی نتواند برای آینده، برنامه‌ای درست و منطقی و منطبق با شرایط موجود، پیدا کند.
شاید تصور می‌کنید که موقعیت شما خیلی خاص است و راهی جز اظهار خشم یا ناراحتی ندارید. باید گفت که واقعیت جز این است. اگر احساسات هیجانی خود را کنار بگذارید، آن وقت ذهن شما برای یافتن راه‌های خلّاقانه، که گاه بسیار ساده و قابل دسترس هم هستند، باز خواهد شد. اگر شما شرایط خود را بپذیرید و با خودتان و هستی سر ناسازگاری نداشته باشید، خواهید دید که کاینات به یاری شما می‌آیند تا شما از امکانات موجود، بهترین بهره برداری را بکنید.
بگذارید یک مثال ساده بزنیم. آیا تا کنون برایتان پیش آمده است که وسیله یا مدرک مهمی را در زمانی که به آن نیاز دارید گم کرده باشید و با کلافگی و نگرانی به دنبال آن بگردید؟ در این مواقع، حین آنکه  همه جا را دنبال آن می‌گردید، ذهن شما درگیر نتیجه گم کردن آن وسیله یا مدرک است و گاه اصلاً جایی را که می‌گردید، نمی‌بینید! همین طور که می‌گردید، به خودتان یا افراد دیگری که مقصر می‌دانید، بد و بی‌راه می‌گویید و خودتان را بسیار بدشانس می‌دانید. در همین حین، یکی از نزدیکانتان به یاری شما می‌آید و همان وسیله را به راحتی برایتان پیدا می‌کند؛ آن هم در جایی که مقابل دیدگان شما بود و حتی چند بار همان منطقه را جست و جو کردید، اما وسیله مورد نظر را در آنجا نیافتید!
فکر می‌کنید که چه اتفاقی افتاده است؟ چرا شما چند بار دور خودتان گشتید و وسیله را پیدا نکردید، اما برای مثال، مادرتان در عرض چند دقیقه همان وسیله را برایتان پیدا کرد؟ آیا جز این است که ذهن شما آن قدر درگیر گذشته یا آینده بوده است که نتوانسته، آن چه را که همان زمان می‌دیده است، تجزیه و تحلیل کند و متوجه آن شود؟ آیا جز این است که چون شما ذهن آرامی نداشتید، متوجه اطراف و اکناف خود نشدید؟
این روزها اگر بخواهید با خشم و ناراحتی به دنبال راهکاری برای درس خواندن و آمادگی برای کنکور بگردید، شرایط شما شبیه همان زمانی است که وسیله‌ای را که در نزدیکی شماست، پیدا نمی‌کنید و با کلافگی، خود را در بدترین موقعیت تصور می‌کنید.
کتاب‌های درسی و اینترنت
خوشبختانه در حال حاضر شبکۀ اینترنت مراکز سیل زده متصل است و شما می‌توانید کتاب‌های درسی خود را از سایت دفتر تالیف کتاب‌های درسی وزارت آموزش و پرورش کشور دانلود کنید. همچنین بسیاری از سایت‌ها و شبکه‌های مجازی، به صورت رایگان پاسخگوی خودآزمایی‌ها و تمرین‌های کتب درسی هستند؛ در ضمن، شما با عضویت در کانال‌های علمی موجود در شبکه‌های مجازی، می‌توانید از سؤال‌ها و تست‌هایی که در این کانال‌ها وجود دارد، بهره ببرید و سطح آمادگی و توانمندی علمی خود را ارتقا ببخشید. همچنین می‌توانید با اعلام وضعیت و شرایط خود به سرپرستان این کانال‌ها، که اکثرا دبیران توانمند آموزش و پرورش هستند، مشکلات درسی خود را سؤال کنید و به پاسخ صحیح دست یابید.
گروه‌های درسی تشکیل دهید
شما تنها داوطلب مناطق سیل‌زده نیستید و دوستان و همکلاسی‌هایتان نیز شرایطی مشابه با شما دارند؛ دانش‌آموزانی که هرکدام در یک درس توانمند هستند؛ بنابراین، از توانایی‌های هم بهره ببرید و در گروه‌های درسی به یاری هم برخیزید. مطالعۀ گروهی که در آن، اعضای گروه با جدیت برای پیشرفت همدیگر تلاش کنند، می‌تواند در موفقیت تمامی اعضا (چه افراد قوی و چه ضعیف) مؤثر واقع شود.
شبکه آموزش و برنامه‌های آموزشی صدا و سیما را دریابید
برنامه‌های درسی شبکۀ آموزش سیما و برنامه‌های آموزشی صدای جمهوری اسلامی ایران نیز، می‌تواند در رفع نقاط ضعف داوطلبان مناطق سیل‌زده مثمر ثمر واقع شود.
مایوس نباشید

درست است که در حدود بیست و چند روز تا زمان برگزاری آزمون سراسری، بیشتر باقی نمانده است، اما هیچ وقت مایوس نشوید و مطمین باشید که در همین زمان اندک نیز، اگر بخواهید و عزمتان را جزم کنید، می‌توانید سطح علمی خود را به خوبی ارتقا ببخشید. اینکه شما دست روی دست بگذارید و آه بکشید، هیچ کمکی به شما نخواهد کرد و تنها فایده‌اش این است که اگر رتبۀ خوبی کسب نکردید، می‌توانید تقصیر را گردن طبیعت ، شرایط و بیندازید و به قول معروف عذاب وجدان نداشته باشید، اما در نتیجه کارتان، هیچ‌گونه تاثیری نخواهد گذاشت؛ پس به جای آنکه دست زیر چانه بگذارید و غصه بخورید، دستی به زانو بگیرید و برخیزید و از پیروزی خود بر سختی‌ها و مشکلات، لذت ببرید.   


کنکوری‌ها، مدرسه و کنار آمدن با مشکلات ریز و درشت

«‌15 دقیقه زمان دارید. شروع کنید!» جمله‌اش که به پایان رسید، برگه سؤال‌ها را با دستانی لرزان برداشتم و شروع به خواندن کردم؛ اما چه خواندنی، که بیشتر نگران پایان وقت بودم تا پاسخ دادن به سؤال‌های تستی! هر جمله را که می‌خواندم، یادم می‌افتاد که این دبیر سخت‌گیر،‌ راس ساعت پاسخنامه را خواهد گرفت و حاضر نیست حتی چند ثانیه به ما بیشتر وقت بدهد و من باید به 20 سؤال دشوار،‌ که حتی خواندنش هم برایم سخت است، در 15 دقیقه پاسخ دهم، و همین موضوع، عاملی می‌شد که تمرکزم کمتر شود. بالاخره با بدبختی فکرم را متمرکز کردم و سؤال‌های تستی را خواندم، اما هنوز به بیشتر از پنج یا شش سؤال پاسخ نداده بودم که دبیرمان با صدای بلند گفت: «وقت تمام شد. پاسخنامه‌ها بالا !» باورم نمی‌شد؛ یعنی زمان آن قدر زود گذشت؟!! داشتم به سرعت خانه‌های پاسخنامه را پر می‌کردم که دست معلم برگه را از دستم کشید و با عصبانیت گفت: «مگر نگفتم پاسخنامه را بالا بگیر؟!» با درماندگی گفتم: «اما من هنوز جواب‌ها را وارد نکرده‌ام !» با بی‌تفاوتی گفت: «این دیگر مشکل توست؛ می‌خواستی حواست به زمان باشد؛ مگر سر کنکور به شما وقت بیشتر می‌دهند که من بدهم!» در حالی که از ناراحتی، دست‌هایم می‌لرزید، گفتم: «این منصفانه نیست؛ من خیلی درس خوانده بودم. شما اصلاً وضعیت ما را درک نمی‌کنید»؛ اما متاسفانه این حرف‌ها هیچ تاثیری روی معلم ما نداشت. وی نه اعتنایی به اعتراض‌های من می‌کرد و نه  اشک‌های من تاثیری روی او داشت. اصلاً انگار او را از سنگ ساخته بودند. آن قدر از بی‌تفاوتی‌اش عصبانی شدم که بدون اجازه از کلاس بیرون رفتم؛ در حالی که صدایش به گوشم می‌آمد که می‌گفت: «بدون اجازه کجا می‌روی؟! اگر از درِ کلاس بیرون رفتی، دیگر اجازه وارد شدن به کلاس را به تو نمی‌دهم.»  

آنچه آمد، بخشی از خاطرات یک دانش‌آموز سال دوازدهم است؛ دانش‌آموزی که از کادر مدرسه، اعم از دبیران، مدیر و ناظم، برای بدخلقی‌ها، بی‌تفاوتی‌ها، درک نکردن‌ها، نا‌حقی‌ها و . خشمگین بود و نمی‌توانست بر خشم و ناراحتی خود غلبه کند. او معتقد بود که در فضای مدرسه، هیچ کس درکش نمی‌کند و شرایط وی را در نظر نمی‌گیرند و توجه ندارند که امسال چقدر برای او سرنوشت ساز است و وی برای بهترین بازدهی، باید آرامش لازم را داشته باشد. می‌پرسید که آیا بهتر نیست که به جای رفتن به مدرسه و تحمل برخوردهای غیرمنطقی،  در خانه درس بخواند و وقتش را در مدرسه تلف نکند؟

این سؤالی است که هر ساله از دانش‌آموزان می‌شنوم که: «آیا حضور در مدرسه، برای یک کنکوری خوب است یا اینکه بیشتر وقتش تلف می‌شود، و آیا بهتر نیست که در خانه درس خواند و در صورت نیاز، از معلم خصوصی بهره برد؟»

نقش مدرسه در موفقیت یک داوطلب

هر چند که استعداد و توانمندی یک داوطلب، نقش اصلی را در موفقیت وی در آزمون سراسری دارد، اما نمی‌توان نقش مدرسه و کلاس درس را در موفقیت یک داوطلب منکر شد؛ زیرا داوطلب در مدرسه می‌تواند با همراهی دانش‌آموزان توانمند کلاس، در یک جوّ رقابتی مثبت قرار گیرد تا با انگیزۀ بیشتری درس بخواند. همچنین برنامه‌ریزی دبیران و و نظارت مداوم آنها هم در جای خود، بسیار مهم است و از کوتاهی‌های گاه و بی‌گاه داوطلبان می‌کاهد. وقتی یک دانش‌آموز در خانه درس می‌خواند، خود را موظّف نمی‌بیند که در زمانی معین، مباحث درسی را بخواند؛ و از سوی دیگر، از آزمون‌های تشریحی و تستی دبیران بی‌بهره می‌ماند و نمی‌تواند خود را به طور مداوم بسنجد و از اشتباهات و ضعف‌های احتمالی‌اش باخبر شود. شاید بگویید که با شرکت در آزمون‌های آزمایشی، این مشکل رفع خواهد شد، اما به تجربه دیده‌ایم که حتی این آزمون‌ها هم، در صورتی که از سوی دبیران ارزیابی شود، ارزش و اعتبار خوبی پیدا می‌کند؛ چون دانش‌آموز، خود را موظف می‌بیند که نسبت به این آزمون‌ها متعهدانه درس بخواند، و در صورتی که سؤالی را متوجه نشود یا در نکته‌ای ضعف داشته باشد، از دبیران خود راهنمایی بخواهد؛ حتی برای آمادگی همین آزمون‌های آزمایشی، کادر مدرسه، به ویژه دبیران، بهتر می‌توانند داوطلبان را راهنمایی کنند.

دقت و سرعت، دو امر مهم دیگر است که در آزمون سراسری نقش حیاتی دارد و در مدارس راحت‌تر می‌توان به این دو مهم دست یافت. همان طور که در خاطره‌ای که ذکر کردیم، دیدید، دبیران با تجربه تلاش می‌کنند که دانش‌آموزان را برای کسب سرعت و دقت لازم آماده سازند. در بدو امر، شاید انجام این کار به مذاق برخی از دانش‌آموزان نیز خوش نیاید، اما در انتها همین افراد خواهند دید که این تذکرها و حتی فشارها، لازمۀ کسب آمادگی برای یک حضور موفق در امتحانات نهایی و آزمون سراسری است.

با لحظات سخت کلاس و مدرسه چه کنیم؟ 

حتماً شما نیز می‌پذیرید که نمی‌شود تمامی لحظات حضور در محیط مدرسه و کلاس درس، شیرین و دوست داشتنی باشد؛ زیرا ده‌ها دانش‌آموز، با فرهنگ‌ها و دیدگاه‌های مختلف، در یک کلاس درس می‌نشینند و روحیات و نحوۀ تدریس دبیران نیز با یکدیگر متفاوت است؛ از سوی دیگر، قوانین و مقررات مدرسه، گاه به مذاق عده‌ای خوش نمی‌آید؛ از همین رو، هر دانش‌آموزی گاه و بی‌گاه در محیط مدرسه با چالش‌هایی روبرو می‌شود؛ چیزی که در آینده در محیط دانشگاه و کار نیز شاهد آن خواهد بود.

اما اگر می‌خواهید این روزها با فشار روحی کمتری روبرو شوید، لازم است که بتوانید خشم خود را کنترل کنید. خوب است بدانید که همۀ احساسات منفی آدمی ـ دیر یا زود ـ به خشم، که احساس منفی نهایی است، می‌انجامد. تمام ترس‌ها، تردیدها، حسرت‌ها و رنجش‌ها، سرانجام به خشم تبدیل می‌شوند؛ پس چنین عصبانیتی از درون هدایت می‌شود و شما را از لحاظ جسمی و عاطفی بیمار می‌کند و در ظاهر هم روابطتان را با دیگران بر هم می‌زند.

یکی از بدترین جنبه‌های خشم این است که هرچه بیشتر عصبانیتتان را بروز دهید، مثل آتش مهارنشدنی، این عصبانیت شعله‌ورتر می‌گردد، و در نهایت بیشتر صدمه می‌بینید و طولی نمی‌کشد که خشم در شما به صورت عادت در می‌آید و با جزیی‌ترین حادثه‌ای عصبانی می‌شوید و احساس می‌کنید که خشم و ابراز آن، برای شما به شیوۀ طبیعی اندیشیدن و احساس کردن تبدیل شده است.

پادزهر این حس منفی، بسیار ساده و اثربخش است. فقط لازم است هر وقت که به هر علتی عصبانی یا غمگین هستید، چند بار به خود بگویید: «من مسؤولم! من مسؤولم! من مسؤولم!» به این ترتیب می‌توانید احساس منفی را بی‌درنگ در وجود خود از بین ببرید.

بنا بر قانون جایگزینی، ذهن هر بار فقط می‌تواند یک اندیشه را در خود نگه دارد. ذهن قادر است حس مثبت مسؤولیت‌پذیری شخصی یا احساس منفی خشم و غم را در خود حفظ کند؛ اما نگه داشتن هر دو آنها در آنِ واحد، امکان‌پذیر نیست، و در این میان، حق انتخاب با شماست که کدام را بخواهید.

توجه داشته باشید که تنها چیزی در عالم می‌توانید بر آن تسلط داشته باشید، محتوای ضمیر خودآگاهتان است. اگر ترجیح می‌دهید  به جای داشتن هر نوع اندیشۀ منفی، که موجب اندوهتان می‌گردد، تفکر مثبت «من مسؤولم !» را در ذهنتان نگه دارید، به انسانی مثبت اندیش، خوش بین و کاملاً مسلط تبدیل می‌شوید.

برای مثال، دانش‌آموزی که در ابتدای این متن خاطره‌ای از او ذکر شد، اگر به جای احساس ناکامی و خشم نسبت به دبیر قانون‌مند، می‌پذیرفت که وی مسؤول پذیرش قوانین کلاس و آمادگی برای یک حضور موفق در آزمون سراسری است، ناراحت و عصبانی نمی‌شد و به جای درک این حس نامطلوب، خرسند می‌شد که نکات منفی و بازدارندۀ خود را شناخته است و زمان لازم را برای برطرف کردن آنها دارد.  


یادگیری و دلایل فراموشی

* تاثیر مطالب بر یکدیگر:

بدیهی است مطالبی که در ذهن داریم و مطالبی که بعداً وارد ذهن ما می‌شوند، اثرات مختلفی بر هم دارند، و تاثیر یاد شده ممکن است که در جهت تقویت یا تضعیف ذهن باشد که حالت‌های متفاوتی دارد:

1 ـ تاثیر مثبت آموختنی‌ها بر یکدیگر

گاهی بین دو مطلب یا دو پدیده، رابطه‌ای برقرار است که یکدیگر را تقویت می‌کنند؛ در این صورت، هم مطلب بعدی به آسانی در ذهن جای می‌گیرد و هم به خاطر رابطه‌ای که بین مطلب قبلی و بعدی وجود دارد، یادآوری هر دو مطلب بهتر صورت می‌گیرد؛ یعنی «تداعی مثبت» انجام می‌شود. کسی که زیست‌شناسی آموخته، در یادگیری بهداشت موفق‌تر است (چون در زیست‌شناسی اطلاعاتی داده می‌شود که در بهداشت از آن استفاده می‌شود؛ مثلاً، در یکی ساخت یک اندام و در دیگری روش حفظ آن آموخته می‌شود).

تاثیر آموختنی‌ها بر یکدیگر، فقط در مورد مطالب و دانستنی‌های ذهنی نیست، بلکه بین دو مهارت (حرکتی) نیز این تاثیر دیده می‌شود؛ برای مثال، کودکی که مدتی سه چرخه سواری کرده است، راندن دوچرخه را آسان‌تر از کودکی که سه‌چرخه سواری نمی‌داند، یاد می‌گیرد، و آنکه راندن دوچرخه را می‌داند، راندن موتورسیکلت را سریع‌تر از کسی که دوچرخه سواری نمی‌داند، یاد می‌گیرد، و آنکه راندن موتورسیکلت را به خوبی آموخته است، در مقایسه با کسی که به راندن موتورسیکلت تسلط ندارد، با اشکال کمتر و سرعت بیشتر، راندن اتومبیل را می‌آموزد. همچنین کسی که رانندگی اتومبیل را می‌داند، در راندن تراکتور و ماشین خاکبرداری موفق‌تر است.

2 ـ تاثیر منفی آموختنی‌ها بر یکدیگر

الف ـ منع مؤثر قبلی: گاهی نگهداری یا ضبط ذهنی، تا حدی مانع می‌شود که مطالب بعدی به آسانی در ذهن جای گیرد؛ یعنی مانع یاد گرفتن جدید یا نگهداری مطالب جدید می‌شود. این کیفیت را به یاد نیاوردن بر اثر «منع مؤثر قبلی» یا «بازداری بعدی» می‌نامند.

ب ـ منع مؤثر بعدی: گاهی مطالب جدیدی که یاد گرفته می‌شود، در به یاد آوردن مطالب قبلی، تولید اشکال می‌کند. این کیفیت را به یاد نیاوردن بر اثر «منع مؤثر بعدی» یا «بازداری گذشته» می‌نامند.

به طور مثال، یک نفر می‌گوید: وقتی درس فیزیک را آخر شب خوانده و می‌خوابم، روز بعد آن را بهتر به یاد می‌آورم، در حالی که وقتی بعد از فیزیک، درس یا درس‌های دیگری را می‌خوانم، روز بعد درس فیزیک را کمتر به یاد می‌آورم. در این مورد ما با «منع مؤثر بعدی» روبرو هستیم؛ یعنی آنچه بعداً آموخته شده، در به یاد آوردن مطالبی که قبلاً آموخته شده است، تولید اشکال می‌کند. شما هم می‌توانید این موضوع را تجربه کنید.

* تاثیر تشابه در مطالب:

شدت تاثیر و مخلوط شدن مطالب با یکدیگر، بستگی به تشابه آنها با همدیگر نیز دارد. هر چه تشابه بیشتری بین مطالب وجود داشته باشد، مطالب، بیشتر بر یکدیگر اثر می‌کنند. اگر دو درسی که پشت سر هم آموزش داده می‌شوند، دور از هم باشند (به طور مثال: شیمی و علوم اجتماعی) متوجه می‌شویم که تداخل بین آنها یا وجود ندارد یا بسیار اندک است.

این وضع، مخصوصاً برای کودکان تا زمانی پیش می‌آید که آنها وجوه مشترک (شباهت) و تمایز (متفاوت) دو مطلب را به درستی درک نمی‌کنند؛ ولی هنگامی که بتوانند تشابه بین دو موضوع یا مطلب را به خوبی بفهمند، آن‌گاه این تشابه می‌تواند به عنوان عاملی مثبت، بر یادگیری اثر بگذارد. اگر بخواهیم به کودک فارسی زبان، زبان‌های انگلیسی و آلمانی را به صورت همزمان بیاموزیم، این کودک در حرف زدن، تا مدتی لغات هر دو زبان را به طور مخلوط به کار می‌برد؛ اما وقتی همین کودک به سن هشت یا نه سالگی برسد، تشابه واژه‌ها، یادگیری این دو زبان را برای وی آسان‌تر می‌کند.

بسیار دیده‌ایم که فارسی زبانان نیز در صورت آموزش صحیح، زبان عربی را به علت تشابهات و اشتراکات لغوی آسان‌تر می‌فهمند و آن را راحت‌تر می‌آموزند.

بدین ترتیب، می‌توان توصیه عملی برای برنامه‌ریزی به دست داد و آن اینکه باید تا حد امکان، از مطالعه دروس مشابه در مدت زمان محدود، خودداری کرد.

علت‌های عمدة به یاد نیاوردن:

1 ـ یاد گرفتن ناقص   

بسیاری از مواقع، ناتوانی در به یاد آوردن، به این خاطر است که موضوع مورد نظر به خوبی یاد گرفته نشده است؛ یعنی اشکال در یاد گرفتن است؛ در واقع، مطالب به یاد آورده نمی‌شوند؛ چون به درستی فراگرفته نشده‌اند.

2 ـ نبودن محرک مناسب

گاهی اشخاص، مطلب یا موضوعی را که به خوبی یاد گرفته‌اند، به یاد نمی‌آورند؛ زیرا محرک مناسبی برای به یاد آوردن آن مطلب یا موضوع وجود ندارد؛ مثلاً کودکی که ناظر آتش‌سوزی در محل خاصی بوده، ممکن است که در حالت عادی، آن حادثه را به یاد نیاورد، ولی با گذشتن از محل حادثه، که با خود حادثه ارتباط ذهنی و عاطفی پیدا کرده است، آتش‌سوزی را به یاد آورد.

پس می‌بینیم که یک محرک مناسب (مانند: ماشین آتش‌نشانی، تصویری از آتش‌سوزی و .) در به یاد آوردن، بسیار مؤثر است.

 

3 ـ سرکوب اطلاعات

بسیار دیده‌ایم که افراد، مطلب یا موضوعی را که برای آنها با اضطراب و ناراحتی همراه بوده است، به طور موقت به یاد نمی‌آ‌ورند؛ مثلاً کسی که به درس ریاضیات علاقه ندارد، فراموش می‌کند که تکالیف حسابش را انجام دهد؛ یا نوجوانی که در درسی مانند: جبر، نمرة نسبتاً کمی گرفته است، نمره‌اش را فراموش می‌کند، و حال آنکه نمرات خوب درس‌های دیگر را کاملاً به یاد می‌آورد.

بررسی‌ها نشان داده است که بعضی از بچه‌ها در خانواده‌ای زندگی می‌کنند که والدینشان تاکید بسیار زیادی بر گرفتن نمرة «خوب» از سوی آنها دارند و فرزند خود را به خاطر گرفتن نمرات «بد»، به صورت نامناسب و نامطبوع (از دید خود) تنبیه می‌کنند. در این مورد نیز می‌بینیم که کسب نمرة «بد» با آن چنان عواقب وخیمی همراه بوده و آن قدر اضطراب به وجود می‌آورد که چنین فردی، بدون اینکه خود بخواهد، به طور ناخودآگاه، نمرة «بد» را از ذهن خود دور می‌کند و آن را به یاد نمی‌آورد.

بسیاری معتقدند که هرگاه تجربه‌ای در ما، احساس شدید اضطراب و گناه، و به طور کلی احساس نامطبوع را به وجود آورد، بدون اینکه خود از این امر آگاهی داشته باشیم، موجب می‌شود که به طور غیر عمد، آن را از ذهن «خودآگاه» خود دور سازیم. به این موضوع، یعنی بیرون راندن خاطره‌ها یا مطالب اضطراب‌آور از ذهن «خودآگاه»، «سرکوب کردن» یا «سرکوبی» می‌گویند.

ظاهراً در سرکوبی، اطلاعات به طور دایمی نگهداری می‌شوند، ولی به دلایلی که گفتیم، در شرایط و موقعیت‌های خاصی، فرد آنها را به یاد نمی‌آورد.

4 ـ نبودن انگیزه برای به یاد آوردن

داشتن انگیزه، نه تنها در مورد یاد گرفتن، بلکه در مورد به یاد آوردن مطالب نیز نقش دارد. در زندگی روزمره، ما با موارد زیادی برخورد می‌کنیم که می‌بینیم در حالی که کودک یا نوجوانی مطلبی را به خوبی آموخته است، آن را به موقع  به یاد نمی‌آورد.

یکی از دلایل بروز این موضوع، آن است که این کودک یا نوجوان، دیگر نیازی به یادآوری آن مطلب نمی‌بیند. این حالت را، به خصوص در شرایطی مانند شرایط پس از امتحان، که شخص کاری را به اتمام رسانده است، زیاد مشاهده می‌کنیم؛ یعنی دانش‌آموز تا زمانی که امتحان نداده است، مطلب را به خوبی به یاد دارد، ولی بعد از اینکه امتحان سپری شد، چون دیگر نیازی به یادآوری آن نمی‌بیند، در صدد مرور کردن آن مطالب برنمی‌آید و لذا مطالب تدریجاً از ذهن وی دور می‌شود و به یاد او نمی‌آید؛ از این رو، می‌بینیم که در شرایطی که هیچ‌گونه انگیزه‌ای برای یادآوری وجود ندارد، بسیاری از آموختنی‌ها، به علت عدم استفاده، از ذهن ما دور می‌شوند. در چنین وضعیتی، فراموشی در ابتدا به سرعت صورت می‌گیرد، ولی بعداً از سرعت آن کاسته می‌شود.

 

5 ـ گذشت زمان

ظاهراً گذشت زمان، عامل دیگری است که باعث می‌شود تا شخص مطالبی را که آموخته است، به یاد نیاورد؛ در واقع، چنین به نظر می‌رسد که قدرت نگهداری مطالبی که فرا گرفته شده است، با گذشت زمان ضعیف می‌شود؛ در این مورد، بر خلاف ضعف یاد گرفتن مطالب، یادگیری به خوبی انجام شده، ولی ظاهراً اثر آن به مرور زمان از بین رفته است.

براآبه نبه آنآ ی کم کردن اثر زمان، بر محفوظات و پاک شدن آنها از ذهن، یکی از بهترین روش‌ها مرور کردن است. مرور هفتگی، ماهانه و حتی سالانه یک مطلب، باعث تحکیم آن در حافظه و سهولت در یادآوری آن می‌شود.

اگر درسی را که می‌خوانید، برای شب امتحان رها نکرده و هر هفته، حتی یک مرور بسیار سطحی (بدون زحمت) از آن داشته باشید، تاثیر شگرف مرور کردن را درخواهید یافت.

 

 

* اگر درسی را که می‌خوانید، برای شب امتحان رها نکرده و هر هفته، حتی یک مرور بسیار سطحی (بدون زحمت) از آن داشته باشید، تاثیر شگرف مرور کردن را درخواهید یافت.


سخنی با پشت کنکوری‌ها:

بیایید واقع‌بین باشید!

به گفتۀ دکتر حسین توکلی، مشاور عالی سازمان سنجش آموزش کشور، امسال از مجموع 823 هزار و 289 داوطلب مجاز به انتخاب رشته، 456 هزار و 856 داوطلب در گروه‌های آزمایشی علوم ریاضی و فنی، علوم تجربی، علوم انسانی، هنر و زبان‌های خارجی در رشته‌های با آزمون، اقدام به انتخاب رشته کردند؛ به عبارت دیگر، بیش از 45 درصد از داوطلبان مجاز به انتخاب رشته آزمون سراسری، در این دسته از رشته‌های دانشگاهی، انتخاب رشته نکردند. اگر نیمی از این داوطلبان هم تصمیم گرفته باشند که در آزمون سراسری سال آینده شرکت کنند، باز هم با رقم قابل توجهی رو‌برو خواهیم شد؛ داوطلبانی که باید نحوۀ مطالعه‌شان و حتی نگاهشان به کنکور و چگونه درس خواندن برای این آزمون علمی را تغییر دهند تا بتوانند در آزمون سراسری آینده، به نتیجه‌ای مطابق میل خود دست یابند. شاید یکی از بزرگترین موانعی که این روزها داوطلبان پشت کنکوری با آن روبرو هستند، حس قربانی بودن است؛ اینکه عده‌ای تصور می‌کنند مدرسه، معلم‌ها، والدین یا سازمان سنجش آموزش کشور، در عدم موفقیت آنها نقش اصلی را داشته‌اند، و اینکه آنها رتبـۀ مورد نظرشان را نیاورده‌اند، نتیجۀ ظلم دیگران به آنهاست!

این دسته از جوانان ساعت‌ها و روزها می‌نشینند و غصه می‌خورند و در هر فرصت، به آشنا و غریبه یادآوری می‌کنند که مظلوم واقع شده‌اند و به قول معروف «نسل سوخته» هستند؛ اما آیا نقش «قربانی» را بازی کردن، هیچ مشکلی را حل خواهد کرد؟! آیا نتیجۀ این بازی خطرناک، عدم مسؤولیت‌پذیری و کم کاری و افتادن در دور باطل شکست و ناکارآمدی نخواهد بود؟!

در این مقاله می‌خواهیم در ابتدا ویژگی‌های یک قربانی را بیان کنیم و در آخر، راهکار بیرون آمدن از این بازی خطرناک را ارایه دهیم.

عدم مسؤولیت‌پذیری

افراد قربانی، زیر بار اشتباهات خود نمی‌روند و همیشه انگشت اتهام را به سمت دیگران می‌گیرند؛ برای مثال، داوطلبی که امسال سرکلاس به دقت درس‌ها را گوش نداده و برنامه‌ریزی دقیق و منظمی نداشته یا دروس پایۀ خود را در سال دهم و یازدهم به خوبی فرانگرفته، اکنون که رتبۀ مورد نظر خود را نیاورده است، از آزمون سراسری گله می‌کند و آن را روش نادرستی در انتخاب دانشجو می‌داند یا معتقد است که نظام آموزش و پرورش، نظام نادرستی است، معلم‌ها خوب درس نداده‌اند، خانواده در سال برگزاری آزمون سراسری، رعایت آنها را نکرده است و خلاصه دیگران  هستند که در این عدم موفقیت وی مقصرند و او یا سهمی در این زمینه نداشته یا سهمش آن قدر کوچک بوده که می‌شود از آن چشم پوشی کرد!

این افراد به زبان نمی‌آورند که من قربانی هستم، بلکه مرتبش نشانه‌هایی ارسال می‌کنند که به صورت غیرمستقیم، قربانی بودنشان را در این قضیه نشان می‌دهد.

زندگی راکد و خسته کننده

معمولا ً قربانی‌ها در زندگی‌شان پیشرفت نمی‌کنند؛ چون مدام حس می‌کنند که ناتوانند؛ در نتیجه، زندگی‌شان راکد می‌ماند. اگر از آنها بپرسی که چرا خود را ناتوان می‌بینید، یک لیست بلند بالا نشانتان می‌دهند که چرا گیر کرده‌اند. مشکل اساسی که وجود دارد این است که یک قربانی، معمولاً به شما نمی‌گوید که برای موفقیت در زندگی‌اش، چه برنامه‌ای دارد.

مقایسۀ خود با دیگران

فرد قربانی، همیشه درگیر مقایسه خود با دیگران است و در این میان، خود را بدبخت، ناتوان و ناکارآمد، و طرف مقابل را خوش شانس، توانمند و موفق می‌داند. حقیقت این است که همه ما در مقایسه با دیگران ممکن است که کمبودهایی داشته باشیم و در واقع  هیچ کس از همه نظر کامل نیست، اما مقایسه کردن خود با دیگران، هیچ دردی را درمان نمی‌کند؛ به خصوص که فرد قربانی در این مقایسه، همۀ شرایط و عوامل را در نظر نمی‌گیرد و به یک مقایسۀ ظاهری و سطحی بسنده می‌کند.

نقد منفی و کینه‌ورزی

قربانی نیاز دارد تا دیگران را پایین بیاورد و در آنها اشکال پیدا کند. او با انجام این کار، حس زودگذری از برتر بودن پیدا می‌کند. وی همچنین دوست دارد که به نیتی‌های قدیمی چنگ بزند. او از این ابزار مانند اسلحه استفاده می‌کند و آن را برای هر کسی که سعی کند وی را مسؤولیت‌پذیر کند، استفاده می‌کند؛ برای مثال، کافی است که یک بار خطایی از کسی ببیند، این خطا را بزرگ می‌کند و همیشه برای اشتباه پیش آمده، به طرف مقابل سرکوفت می‌زند و حتی او را عامل  بروز مشکلاتی می‌داند که هیچ ربطی به فرد مورد نظر ندارد.

احساس ناتوانی

احساس عدم امنیت، یکی از بزرگترین مشکلات فرد قربانی است. او  همیشه نگران اتفاقی است که هنوز پیش نیامده و در ذهن خود با داستان سرایی از اتفاقی که معلوم نیست بیفتد، یک هیولا می‌سازد و بعد با ترس و  وحشت از اوهام خود، دست از فعالیت می‌کشد و فقط از اوضاع گله و شکایت می‌کند. چنین فردی دایم به دنبال این است که از آخرین شایعات با خبر شود و به یاری ذهن نگران و پریشان خود، به آن پر و بال بدهد و بعد همان شایعه را عامل عدم موفقیت خود در گذشته، حال و آینده بداند.

عدم قاطعیت

یک قربانی باور ندارد که می‌تواند زندگی‌اش را کنترل کند؛ بنابراین، با تاکید روی اینکه به چه چیزی نیاز دارد، می‌خواهد یا  استحقاقش را دارد، دچار مشکل می‌شود. زندگی افراد قربانی، معمولاً الگویی تکراری از تسلیم و انفعال است و چنین الگویی برای اعتماد به نفس و پیشرفت‌های شخصی، بسیار مضر است، و چون فرد قربانی  موفق به شکستن این الگو نمی‌شود، اضطراب و افسردگی‌اش بیشتر می‌‌شود.  

چه باید کرد؟

اگر متوجه شدید که شما نیز چنین ویژگی‌هایی دارید، پس هرچه زودتر به فکر تغییر و تحول در نگرش و نحوۀ زندگی خود باشید. قبل از هر چیز توجه داشته باشید که هر شرایط، موقعیت و مناسبت در زندگی، می‌تواند یک فرصت رشد باشد. شاید در باره اتفاقی که افتاده است، دیگران هم نقشی داشته باشند، اما همیشه می‌توان از خود پرسید که من در زمینۀ مشکل پیش آمده چه کرده‌ام و  آیا می‌توانستم در بهبود وضعیت نقشی داشته باشم. پرسیدن این سؤال‌ها، نشان دهندۀ مسؤولیت‌پذیری، بلوغ و همکاری یک فرد است؛ به علاوه، انجام این کار کمک می‌کند که در آینده از مواجه شدن با شرایط مشابه، اجتناب کنید.  

خوب است که فهرستی از اهداف کوچک و دست یافتنی خود درست کنید و آرام آرام به سمت اهداف زندگی‌تان پیش بروید. مطمین باشید که «برنامه‌ریزی کردن» راه رسیدن به موفقیت است. یک سررسید تهیه کنید و هر شب برنامه فردای خود را در آن بنویسید. برای مطالعۀ دروسی که می‌توانید در برنامه هفتگی‌تان داشته باشید، از بهانه آوردن و گفتن اینکه کارهای غیر مترقبه نمی‌گذارند که شما مطابق برنامۀ‌تان پیش بروید، بپرهیزید. واقعیت این است که این بهانه‌ها فقط برای شانه خالی کردن از برنامه‌ریزی و تعهد داشتن است!

پیشنهاد می‌کنیم که هر روز صبح با این شعار روز خود را آغاز کنید: «برنامه‌ریزی می‌کنم کارهایم را، کار می‌کنم برنامه‌هایم را.»

سخن آخر

گرفتار نشدن در دام ترحم به خود، قانونی طلایی برای سلامت ذهن است. با این حقیقت کنار بیایید که زندگی (چه زندگی خودتان و چه زندگی دیگران) بی‌عیب و نقص نیست. اگر می‌توانید کاری در راستای کاستن از مشکلات فعلی زندگی‌تان انجام دهید (که در بیشتر مواقع می‌توانید) این کار را بکنید، و اگر به راستی شرایط از دست شما خارج است، بهتر است که با این وضعیت کنار بیایید. شکایت کردن از زندگی، تلف کردن وقت است، و ترحم به خود، از دو جهت ضد بهره‌وری است: اول اینکه شما برای غلبه بر غم و نیتی خود، کاری نمی‌کنید، و دوم اینکه شما بدبختی اضافی ناشی از خودویرانگری را هم به غم‌های قبلی‌تان می‌افزایید.

هر وقت فکر کردید که یک موقعیت یا فرد خاصی دارد زندگی‌تان را تباه می‌کند، مطمین باشید که خودتان هستید که دارید زندگی‌تان را تباه می‌کنید؛ زیرا احساس یک قربانی را داشتن، فاجعه‌بارترین شیوۀ گذران زندگی است.   


چگونه یاد بگیریم؟

«یادگیری» عبارت است از آثاری که محیط از طریق حواس (بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه) بر ذهن انسان برجا می‌گذارد. این آثار به صورت تغییراتی کم و بیش دایمی در «رفتار بالقوه» یادگیرنده به وجود می‌آید. بدیهی است که آثار عوامل موقتی و زودگذر، مانند خستگی، دارو، عوامل انگیزشی و تغییرات ناشی از رشد (پختگی) یا بلوغ، یادگیری محسوب نمی‌شود؛ ضمن آنکه یادگیری، فقط آن چیزی نیست که به صورت تغییرات رفتاری (عملکرد) تجلی می‌کند، بلکه آن چیزی است که جزیی از یادگیرنده می‌شود. در کتاب‌های روان‌شناسی، یادگیری به صورت «ایجاد تغییر نسبتاً پایدار در رفتار بالقوه یادگیرنده، مشروط به آنکه این تغییر بر اثر  اخذ تجربه رخ دهد» تعریف می‌شود.

با توجه به توضیح مختصری که در مورد یادگیری گفته شد، اینک عوامل مؤثر بر یادگیری را بیان می‌کنیم:

1ـ آمادگی: شاگرد باید از لحاظ رشد جسمی، عاطفی، عقلی و . به اندازة کافی رشد کرده باشد تا بتواند به خوبی یاد بگیرد، و یادگیری، زمانی برایش مثمر ثمر خواهد بود که از هر نظر، آمادگی لازم را داشته باشد. آمادگی یک فرد در زمینه‌های مختلف، متفاوت است؛ بدین معنا که فرد ممکن است که از لحاظ عقلی آماده باشد، ولی از نظر عاطفی، فاقد احساس مطبوع نسبت به امر مورد نظر باشد؛ مثلاً ترس از معلم، احساس عدم امنیت، دلهره، اضطراب و . امر یادگیری را در زمینه مورد نظر مختل می‌کند.

2ـ حضور ذهن: این مساله، نقش مهمی در فرایند یادگیری ایفا می‌کند. وقتی مطلبی (از طریق محرکی مانند نور یا صوت) با چشم دیده یا با گوش شنیده می‌شود، چنانچه به آن مطلب بر اساس ادراک  انتخابی، دقت کافی مبذول شود، با نظم منطقی وارد حافظه دراز مدت می‌گردد و تکرار ذهنی هم برای تثبیت آن مطلب انجام می‌گیرد؛ در این صورت، بازیابی آن مطلب، بسیار آسان و سهل خواهد بود.

عواملی که می‌توانند در تحریک حضور ذهن مؤثر باشند، عبارتند از:

الف) آ‌گاهی از هدف یادگیری: اصولاً هدف، انگیزه ایجاد می‌کند، و وقتی که فراگیرنده از هدف یادگیری مطلب یا پیام آ‌موزشی مطلع بوده و آن هدف، مناسب با علایق، استعدادها و امکانات اجرایی او باشد، در احضار و بازیابی مطالب موجود در حافظه دراز مدت، دچار اشکال نخواهد شد.

ب) انگیزش: انگیزش، به مثابه نیروی محرکه‌ای است که فراگیرنده را در جهت رسیدن به هدفش، به فعالیت وا می‌دارد. یادگیری نیازمند انگیزش است و هرچه انگیزش بیشتر باشد، فراگیرنده در راه رسیدن به هدف خود، تلاش بیشتری خواهد کرد.

ج) توجه به مطالبی که باید یاد گرفته شود: هر چند ایجاد انگیزش، لازمة هر آموزشی است، ولی به تنهایی کافی نیست؛ زیرا باید با سعی و کوشش فراگیرنده برای جذب اطلاعات نیز همراه باشد. عده‌ای از متخصصان امر آموزش، بی‌توجهی و بی‌دقتی را مهم‌ترین دلیل یاد نگرفتن مطلوب (مطالبی که باید یاد گرفته شود) می‌دانند.

3ـ انگیزش: انگیزش به معنی جنبش و حرکت است و به آن در روان‌شناسی اصطلاحاً «دینامیک رفتار» می‌گویند. اصطلاح دینامیک رفتار نیز از علم فیزیک اخذ شده است و منظور از آن، نیرویی است که باعث ایجاد حرکت در اجسام می‌شود. دلیل کاربرد این اصطلاح، یعنی دینامیک یا انگیزش رفتار، آن است که این انگیزش نیز باعث ایجاد حرکت موجودات زنده می‌شود.

روان‌شناسان تربیتی، انگیزش را فن به کار بردن عواملی می‌دانند که رغبت و علاقه فراگیران را به فعالیت معینی برمی‌انگیزاند. در مسایل تربیتی و آموزشی، انگیزش، هم به عنوان هدف و هم به عنوان وسیله، مطرح شده است. انگیزش، وقتی به عنوان هدف مطرح می‌شود که منظور ما از ایجاد آن، علاقه‌مند کردن فراگیران به مواد درسی باشد، و طرح آن به عنوان وسیله، زماننآی است که از آن به منزلة پیش‌نیاز یادگیری استفاده شود. «لوین» روان‌شناس آلمانی در جمله‌ای می‌گوید: «انگیزش، عالی‌ترین شاهراه یادگیری است»؛ یعنی انگیزش، شرط ضروری هر نوع یادگیری است؛ ضمن آنکه مهم‌ترین عامل توجیه کنندة پیشرفت درسی فراگیرانی که از نظر استعداد یادگیری مطالب، یکسان بوده، اما پیشرفت تحصیلی متفاوتی داشته‌اند، میزان انگیزش آنان نسبت به آن درس بوده است.

4ـ تجارب گذشته: آمادگی شاگرد در حد وسیعی، یا تحت تاثیر آموخته‌ها و تجارب و آموخته‌های گذشته وی قرار دارد و یا اینکه بعداً از این آموخته‌ها تاثیر خواهد پذیرفت. آزوبل، در این مورد گفته است: «اگر قرار بود تمام مطالب روان‌شناسی پرورشی را تنها در یک اصل خلاصه کنم، آن اصل این بود: تنها عامل مهمی که بر یادگیری بیشترین تاثیر را دارد، آموخته‌های قبلی یادگیرنده است.» بنا به تعبیر آزوبل، یادگیری قبلی یادگیرنده، احتمالاً مهم‌ترین عامل تعیین توفیق یا شکست او در یادگیری است. ضمناً یادگیرنده، اگر پیش‌نیازهای لازم را برای مجموعه‌ای از هدف‌های آموزشی بداند، آماده خواهد بود که آموزش معنی‌دار را نیز دریافت کند.

5 ـ شرایط و محیط یادگیری: محیط ممکن است مانند: نور، هوا، تجهیزات و امکانات آموزشی، فیزیکی باشد، و طبیعی است که هرچه امکانات آموزشآی برای یک فرد بیشتر فراهم شود، یادگیری، بهتر صورت می‌گیرد. محیط ممکن است مانند: رابطه بین معلم با شاگرد، رابطه والدین با یکدیگر و نگرش والدین و مربیان و .، که هر یک می‌توانند در میزان یادگیری یادگیرندگان مؤثر باشند، عاطفی باشد. به هر حال، امکانات محیط آموزشی، وضع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خانواده، انگیزش والدین و مربیان نسبت به تحصیل و . می‌توانند بر کیفیت و کمیت یادگیری مؤثر باشند.

6ـ روش تدریس معلم: اگر معلم به نظریه‌ها و اصول یادگیری آشنا نباشد و تدریس را تنها وسیله‌ای برای انتقال واقعیت‌های علمی بداند و تجارب یادگیری را منحصر به نشستن در کلاس، گوش دادن و حفظ کردن مطالب شنیده شده یا نوشته شده در کتاب تصور کند، مسلم است که در تقویت کنجکاوی و پرورش استعدادها و تفکر علمی شاگردان، موفقیت چندانی به دست نخواهد آورد.

7 ـ رابطة کل و جزء: طرفداران مکتب «گشتالت» عقیده دارند که کل، اجزاء را در یک طرح و زمینه قرار می‌دهد و ارتباط آنها را با یکدیگر روشن می‌سازد. در یادگیری به شیوة گشتالت، «ادراک»، «بینش» و «حل مساله»، اساس کار است و با به کارگیری آن، کوشش می‌شود که با توجه به کل مساله و پی بردن به اجزا و کسب بینش، مساله مورد نظر حل شود.

امروزه آزمایش‌های متعدد، نشان داده است که اگر به فرد، یک اصل یا مطلبی را آن‌چنان بیاموزند که بتواند آن را عملاً بسازد یا ایجاد کند، یادگیری او سریع‌تر و مؤثرتر انجام می‌شود تا اینکه آن را به صورت مجموعه‌ای از مطالب بی‌ارتباط و مستقل از یکدیگر، به وی بیاموزند. برخی از روان‌شناسان نیز معتقدند که روش جزء هم دارای ارزش‌هایی است. در روش جزء، آثار کار زودتر نمایان می‌شود و این همان انگیزش است، و کاری که به انجام می‌رسد، موجب بروز احساس بهتری در زمینة به یاد سپردن در شخص می‌شود. افراد همواره نمی‌توانند تمام بندهای یک شعر را به صورت یک واحد یاد بگیرند، اما همین افراد می‌توانند کل یک شعر را به واحدهای کوچکتری بخش کنند و به خاطر بسپارند و آن‌گاه این واحدها را با یکدیگر ترکیب کنند.

«کارل آی.هاولند» این دو روش را به این ترتیب خلاصه می‌کند: با استفاده از روش جزء، یادگیرنده احساس می‌کند که زودتر موفق می‌شود. در اینجا اجزاء به هدف‌های فرعی‌ای تبدیل می‌شوند که شخص را به سمت هدف اصلی هدایت می‌کنند، و رضایتی که از رسیدن به هدف‌های فرعی حاصل می‌شود، به این امر کمک می‌کند. به کار گیری روش کل، به زمان و تلاش بیشتری نیاز دارد، و چون آثار آن به زودی ظاهر نمی‌شود، موجب تضعیف روحیة شخص می‌گردد؛ اما یادگیرنده با تجربه می‌داند که اگر چه نتایج کار با تاخیر پدیدار می‌شود، ولی در دراز مدت ثابت می‌شود که روش کل مؤثرتر از روش جزء است.

8 ـ تمرین و تکرار: تمرین و تکرار مؤثر، باید شرایط و ویژگی خاصی داشته باشد؛ از جمله باید منظم و مرتب بوده و طول دوره‌های آن مناسب باشد، و در شرایط واقعی و طبیعی انجام پذیرد. یک مطلب وقتی در حافظه می‌ماند که بارها مرور و تکرار شود؛ بنابراین، سعی کنید که هر مطلب فراگرفته شده را به کار گیرید؛ چون هیچ چیز نمی‌تواند جای تمرین عملی را بگیرد؛ اما باید در نظر داشت که تمرین نباید بیش از حد، طولانی و خسته کننده باشد. 


سال تحصیلی جدید و درک فرصت‌ها

با فرارسیدن ماه مهر، پاییز آغاز شد و وارد فصل سوم سال می‌شویم. با فرا رسیدن پاییز و آمدن مهرماه و نواخته شدن زنگ مدارس و شروع کلاس‌های دانشگاه‌ها، رسماً سال تحصیلی جدید آغاز می‌شود و نسیم حرکت نوید بخش میلیون‌ها دانش‌آموز و دانشجوی ایرانی در مقاطع مختلف تحصیلی و دانشگاهی برای کسب دانش و فضیلت همراه با بالندگی و پویندگی وزیدن می‌گیرد.

آغاز سال تحصیلی جدید از منظر فردی و اجتماعی، در بردارنده فرصت‌ها و تهدیدهای قابل توجهی است؛ فرصت از این لحاظ که به هر روی، شروع دوره‌ای جدید و گام نهادن در مسیر پیشرفت علمی از سوی دانش‌آموزان و دانشجویان را نوید می‌دهد، و تهدید از آن جهت که اگر برای این پتانسیل با ارزش، که در وجود میلیون‌ها دانش‌آموز و دانشجو جریان دارد، تدبیری اندیشیده نشود و برنامه‌ریزی دقیقی برای هدایت این استعدادهای عظیم و شگرف، که سرمایه‌های با ارزش این مردمند، صورت نگیرد، عملاً پیشرفت قابل توجهی در عرصه‌های علم و فناوری و سایر حوزه‌هایی که با دانش‌اندوزی و علم‌آموزی مرتبطند، حاصل نخواهد شد.

در این میان، می‌توان دانش‌آموزان یا دانشجویان را از یک منظر به دو دسته تقسیم کرد: گروهی که از یک مقطع تحصیلی به یک مقطع تحصیلی دیگر وارد می‌شوند، و گروهی که دانش‌آموخته آخرین مقطع تحصیلی مدارس (دوره متوسطه) هستند و پس از موفقیت در آزمون سراسری یا سایر آزمون‌های مشابه، تازه از یک نهاد آموزشی به یک نهاد آموزشی دیگر نقل مکان کرده و در حال آشنایی با تفاوت‌ها و شباهت‌های میان این دو نهاد مهم و اثر‌گذار در زندگی شخصی و اجتماعی هر فرد هستند.

هر یک از گروه‌های پیشگفته، در مواجه شدن با مقطع جدید یا نهاد آموزشی تازه، با تغییراتی روبرو می‌شوند که در جای خود برای آنها این تفاوت‌ها و شباهت‌ها جالب توجه خواهد بود؛ اما نکته مهم‌تر، که پرداختن به آن در این مجال لازم به نظر می‌رسد، حفظ روحیه ترقی و تعالی برای جهش به سمت مقاطع تحصیلی و دانشگاهی بالاتر است که ااماً در نتیجه حرکت و شور آفرینی پیوسته و ممتد از سوی دانش‌آموزان یا دانشجویان حاصل می‌شود؛ به دیگر سخن، ورود به یک مقطع تحصیلی دیگر در نهاد آموزشی مدرسه یا دانشگاه یا وارد شدن از مدرسه به دانشگاه یا ارتقاء سال تحصیلی، به خودی خود ارزشمند و ارزش‌‌آفرین نیست؛ بلکه آن چیزی ارزشمند و ارزش‌آفرین است که بتواند اولاً دایمی و هدفمند باشد، و ثانیاً در یک مسیر مستقیم، ما را به سمت پیشرفت، ترقی و تعالی بعدی به صورت تدریجی رهنمون گردد؛ در غیر این صورت، ادامه تحصیل در هر یک از مقاطع تحصیلی مدرسه یا دانشگاه، اگر هدف ارزشمندی را با خود به همراه نداشته و تنها از روی «عادت» یا خواسته دیگران، به ویژه پدر و مادر، یا عقب نماندن از زمانه باشد، نه تنها از هدفمندی تهی بوده و کم ارزش خواهد بود، بلکه جز اتلاف عمر و سرمایه دانش‌آموز یا دانشجو و جامعه، هیچ حاصلی را در بر نخواهد داشت؛ ضمن آنکه موجب به هدر رفتن سرمایه‌های عظیم مادی و معنوی کشور نیز خواهد شد.

این بحث را در این ستون، با آرزوی اندیشه بیشتر و فراگیر‌تر تمام دانش‌اندوزان، اعم از دانش‌آموزان و دانشجویان، در مورد اهداف خود، به پایان می‌بریم که نقل (به مضمون) است که یکی از معصومان (ع) فرمودند: خداوند رحمت کند کسی را که بیندیشد از کجا آمده است، در کجا هست و به کجا خواهد رفت.

موفق باشید 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Rob << تاثیر ماهواره ها بر زندگی نوجوانان >> lahzeakhar نمایندگی شوفاژ دیواری و تصفیه آب در شیراز فناوران بازار سرمایه ازن ژنراتور سازه پلاس